امیرحسین جونمونامیرحسین جونمون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
اميرعلي جونموناميرعلي جونمون، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

❤مردهاي کوچک من ❤

موش موشک به شهر موشها میرود!

هیچوقت یادم نمیره...اولین باری رو که با بابا و مامان و دایی محمد رفتم سینما! درست همسن پسر کوچولوم بودم.فیلم گلنار بود... حتی خوب یادمه کجا نشسته بودم...صندلیه سر ردیف.کنار بابا... شوق و ذوق زیادم بخاطر اون تلویزیون بزرگ.دست زدنهام.ترسم از تپلی تنبلی و شوهرش بخاطر بزرگ بودنشون توی اون صفحه... فیلم زندگیم با یه دور تند میره به بیست و شش سال بعد.جمعه شبی پسر کوچولو به همراه من و بابا رفتیم سینما.فیلم شهر موشهای 2.یعنی ادامه ی همون شهر موشهای سی سال پیش که برای ما ساخته شده بود.اون موقع که مامانم نوار ویدیوییش رو برامون خرید که ببینیم با اون کیفیت داغون هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی با پسرم و بابای مه...
25 شهريور 1393

سی ونه ماهگی

  ماهگیت مبارک قندولک اول از همه یه معذرت خواهی بدهکارم بهت مامانی بخاطر هشت روز دیرکرد تبریکم تا حالا همچین چیزی پیش نیومده بود ولی چه کار کنم مامانی هفته ی پیش چند تا اتفاق خوب و بد افتاد که سرمون یکمی شلوغ شد و تاریخ روزها رو کلا فراموش کردم اول از اتفاق خوب بگم که هفته ی پیش جشن عروسیه عموحمید بود یعنی یکشنبه نهم شهریور.از سه چهار روز قبلش هم چون مامان ناز مهمون داشت همش اونجا بودیم و کلی به شما خوش گذشت! بعد هم اون اتفاق بد که فردای عروسی باخبر شدیم که بابابزرگ باباعلیرضا فوت شده.صبح باباعلیرضا با عجله اومدخونه و وسایلش رو جمع کردیم و با باباجونی رفتن خرم آباد!چون کاملا بدون پیش...
18 شهريور 1393
1